اندک زمانیست ایام عید به اتمام رسیده و هنوز آنقدر از آن دور نشده ام که لحظات و رویداد هایش را به فراموشی بسپارم.
عید امسال تلاشم بر این بود تا تجربیاتی ارتباطاتی داشته باشم و یا حداقل سعی ام برآن باشد تاکمی دید ارتباطاتی به مسایل داشته باشم .ازجمله مسایلی که امسال بیشتر به آن پرداختم مسآله تاثیر رسانه بر آموزش و همچنین مساله تاثیر گذاری سریال های تلویزیونی بر فرهنگ نسل جدید جامعه بود .
علی الحساب مساله اول را بر اساس سفرم در ایامی که گذشت را با دقت بیشتری توضیح دهم.درچند روز ابتدایی سال سفری داشتم به خراسان جنوبی طبیعتا انتظار چندانی نسبت به امکانات یک استان دور از پایتخت نداشتم اما انتظارم نسبت به آن کمتر از امکانات دیگر استان های کشور هم نبود(امکانات آموزشی). ولی آنچه در واقع با آن روبه رو بودم کمابیش بسیار آزار دهنده بود.
باقی زمان فراغ...
بسم الله
حرف از معرفی وبلاگ و ... به علل معلوم و مشهود بماند برای بعد!
سلام:
داستان ؛ داستان آموزش و تربیت و اینهاست . ما چه از وقتی که یادمان می آید و چه کمی دورتر و یا شاید کمی دیرتر از آن یعنی هنگامی که یادمان نمی آید با این مسأله به نحوی درگیر بودیم و دیگران را نیز با خلقتمان درگیرشان کردیم.
چه آن هنگام که معلم کلاس اول دبستانم با کمترین امکانات که گچ باشد و تخته سیاه (که همواره سبز بوده برخلاف نامش) و یا هنگامی که با خلاقیتی تکراری با آوردن انار دون شده! به ما درس انار می دادند وچه حال که اساتید یاهمان جنابان دکتر در دانشگاه به ما اجازه می دهند تا از هرگونه امکاناتی جهت جویندگی دانش استفاده کنیم، با مسأله ای مواجه بوده ایم با عنوان "چگونگی آموزش"
باقی برای زمان فراغ!
.: Weblog Themes By Pichak :.